تببین اصول اصلاحی رفتار والدین در تربیت کودک در روانشناسی و علوم تربیتی ایران

تببین اصول اصلاحی رفتار والدین در تربیت کودک در روانشناسی و علوم تربیتی ایران
دکتر یاسر دادخواه عضو رسمی انجمن علوم اعصاب ایران، مدیر مرکز مشاوره ستاره ایرانیان
چکیده :
مشکلات رفتاری و هیجانی کودکان می تواند بخاطر فشارهای رشد و قرارگیری در محیط و یا اختالالت والدین و تاثیر آن بر روی کودکان باشد. رفتارهای غیر انطباقی والدین می تواند نقش مهمی در ارتباط والدین و فرزندان با آسیب شناسی روانی داشته باشد. مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر توسط والدین و یا رفتارها و اختالالت روانی درمان نشده سبب بروز مشکالت ثانویه در تربیت کودکان شده است.
بررسی درزمینه نقش عوامل ژنتیک فنوتیپی در آسیب شناسی روانی والدین یا خلق و خوی کودکان می تواند نقش کلیدی در ارتباط بین رفتارهای غیر انطباقی والدین و خلقوخوی کودکان داشته باشد. همچنین این موضوع می تواند مورد توجه پژوهش ها، طراحی ها و بهینه سازی تاثیرات ژنتیکی بر رفتار افراد قرار بگیرد. بررسی در زمینه این که ژنتیک مشترک در آسیب شناسی روانی و رفتارهای غیرانطباقی می تواند رفتار والد را، حتی در غیاب اختالالت روانپزشکی، تحت تأثیر قرار دهد وبه ارزیابی در زمینه تأثیر منفی غیر مستقیم عوامل محیطی بر روی رفتار والدین می پردازد.
مطالعات نشان داده است رفتار والدین و فرزندان مقیاس باالتری از نقش محیط ایفا می کند. با این وجود روش شناختی در مقاله حاضر، داده ها را در جهت درک بیش تر رفتار والدین در رابطه بین اختالالت روانشناختی والدین و فرزندان ارائه می دهد.
واژگان کلیدي: تربیت کودک، رفتار والدین، علوم تربیتی، اصول تربیت کودک، اصول تربیت کودک
www.SID.ir Archive of SID
مقدمه :
تعدادی از کودکان در فرایند رشد خود با مشکالت هیجانی و رفتاری خاصی روبرو میشوند، که معلول فشارهای رشد و انطباق با انتظارات خانواده و اجتماع است. رشد کودکان در طول زندگی دارای مراحل و ویژگی های مشخصی است و در هر مرحله انتظارات و تکالیف رشدی خاصی برای آنان وجود دارد. برخی از کودکان بنابر دالیل مختلف قادر به گذراندن این مراحل و تامین انتظارات و تکالیف رشدی نیستند و نمی توانند رفتارهای مناسب با سطح رشدی خود را نشان دهند و در رفتارهای اجتماعی، تحصیلی با مشکل مواجه میشوند. چنین به نظر می رسد که داشتن مشکل در هر یک از حوزه های اصلی رشد بر تحول کودک در آینده تاثیر می گذارد )امیری و آشتیانی، 1392 .)تربیت کودکی یکی از وظایف خطیر والدین است.
روانشناسان بر این باورند که عمده شخصیت فرد در همان سال های اول زندگی شکل میگیرد. بنابراین بهترین دوران برای تربیت فرد دروان کودکی است. مناسبترین زمان برای تربیت رفتاری مطلوب برای به کارگیری در دروان بعدی زندگی، زمانی است که هنوز شخصیت کودک شکل نگرفته است و مسئولیت این امر حساس بر عهده والدین و خانواده است )کیان، 1394 .)
از این رو شناسایی و انجام مداخالت درمانی برای کودکانی که در معرض مشکالت رفتاری هستند امری الزم و ضروری است) 2006, Danforth )زیرا والدین کودکان با مشکالت رفتاری با فشارهای بسیار جدی در زمینه تالش برای مدیریت و سرو سامان دادن به فعالیتها و کارهای روزانه کودکشان روبرو میشوند)2003, Huang.) در این میان گاه ممکن است برخی اختالالت رفتاری کودک ناشی از رفتار نادرست یا اختالل رفتاری و ژنتیکی در والدین باشد. والدین ناسازگار مدتی است که به عنوان یک عامل مهم در آسیب شناسی روانی فرزندان شناخته می- شوند)1996, Kendler .)
رفتار والدین ممکن است خلق و خوی فرزندان را تحت تاثیر قرار داده و یا سبب آسیب رسانی روانی به آن ها شود)که می تواند یک عامل ژنتیکی و وراثتی را به فرزند انتقال دهد و فقط رفتاری نباشد( ) ,Kendler 1996 .)با وجود مطالعات متعددی که به ارتباط بین آسیب شناسی روانی والدین، رفتار والدین و آسیب شناسی روانی فرزندان پرداخته اند، مطالعات اندکی شامل ارزیابی جامع از جنبه های مختلف این عوامل در بلند مدت، بوده است.
علاوه بر این هیچ مطالعه ای در گذشته به آسیب شناسی روانی والدین، رفتار والدین و آسیبشناسی روانی فرزندان نپرداخته است، این آسیب های مکرر از دوران کودکی تا اوایل بزرگسالی نقش کنترلی در خلق و خوی کودکان، آسیب شناسی کودکان و والدین دارد، بنابرین سؤال اصلی در مورد نقش رفتار والدین در انتقال اختالالت روانی به کودکان بی پاسخ باقی میماند. ماهیت این ارتباط از دیدگاه روانشناسی و روانپزشکان مورد توجه قرار گرفته است،
زیرا اصالح روش تربیتی والدین، ممکن است در بلندمدت باعث کاهش احتمال اختالالت روانپزشکی در کودکان شود)1999, al et Redmond.) رفتار ناسازگارانه والدین، یکی از مهم ترین جنبه های محیطی زندگی کودکان شناخته شده است، که می تواند باعث افزایش ریسک ابتال به اختالالت روانپزشکی در کودکان شود.
اول، تحقیقات ثابت کرده اند که اختالالت روانپزشکی در والدین ممکن است با رفتارهای غیرانطباقی والدین ارتباط داشته باشد)1990, al et Downey .)
دوم، تحقیقات نشان داده است که رفتارهای غیرانطباقی والدین باعث افزایش احتمال ابتال به اختالالت روانپزشکی در کودکان می شود) et Johnson 1999,al .)
بنابراین فرض شده است که رفتارهای ناسازگار والدین نقش مهمی در ارتباط با اختالالت روانپزشکی والدین و کودکان دارد)1999, al et Andrews .)
برای یک بررسی هدفمند در زمینه این فرضیه میانجیگری، یک مطالعه آینده نگر بلند مدت الزم است که با نمونه جمعیتی قابل توجهی به ارزیابی اختالالت روانپزشکی و رفتارهای غیرانطباقی در والدین بیولوژیکی که در حال پرورش فرزاندان خود هستند بپردازد و همچنین اختالالت روانپزشکی در دوران کودکی، نوجوانی و اوایل بزرگسالی را بررسی کند. در این روش الزم است که به کنترل تأثیرات آسیب شناسی روانی والدین، خلق و خوی کودکان و آسیب شناسی کودکان در صورت وجود رفتار غیرانطباقی والدین بپردازیم)1996, Kendler .)
ما یافتههای حاصل از مطالعه آینده نگر بلند مدت که مبتنی بر جامعه است با بررسی رفتارهای غیر انطباقی والدین به منظور تببین اصول اصالحی رفتار والدین در تربیت کودک در روانشناسی و علوم تربیتی ایران از طریق یک رابط بین اختالالت روانپزشکی والدین و کودکان، بررسی می کنیم.
پیشینه پژوهش :
امیری و آشتیانی )1392 )در پژوهشی به بررسی تأثیر آموزش رفتاری والدین در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه و قانون شکنانه کودکان پرداختهاند. این پژوهش از لحاظ روشی که دنبال می کند، شبه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون و گروه کنترل است و به دلیل بررسی تاثیر یک روش درمانی بر مشکالت برونی سازی شده که می تواند مورد استفاده درمانگران اختال لهای دوران کودکی قرار گیرد کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش، از والدین دختران 7 تا 10 سال ساکن یک شهرک نظامی در شهر تهران انتخاب شده است.
برای گزینش گروه نمونه نخست 2 مدرسه، از بین مدارس دخترانه دبستانی یک شهرک نظامی به صورت تصادفی انتخاب و تعداد 120 نفر از والدین، پرسشنامه فهرست رفتاری کودک را تکمیل کردند. از میان آن ها 30 نفر از مادرانی که در فهرست رفتاری کودک )زیر مقیاس های پرخاشگری و قانون شکنی( باالترین نمره را در کسب کرده بودند به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند. به این نتیجه رسیده است که آموزش رفتاری والدین در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه، قانون شکنانه و افزایش عملکرد رفتاری کودکان در معرض ابتال به مشکالت رفتاری دارای اهمیتی اساسی است.
پژوهشها نیز بر لزوم انجام و وجود چنین آموزشهایی برای والدین تاکید دارند. در پژوهش آن ها با توجه به اهمیت مشکالت دوران کودکی نشان داد که آموزش رفتاری مادران می تواند از مشکالت رفتاری کودکان دبستانی و از وقوع بیش از حد آن بکاهد. کیان )1394 )در پژوهش ” تبیین ابعاد تربیت کودک در نظام خانواده از دیدگاه اسالم” بیان می دارد که مسئلۀ تربیت، از نیازهای ضروری و مهم هر جامعۀ انسانی محسوب میشود. در این میان، تربیت کودک وظیفۀ خطیری است که به ویژه برای والدین مسئولیتآفرین است و کیفیت تحقق آن میتواند برای فرد، خانواده و جامعه سرنوشتساز باشد. مقالۀ حاضر با هدف بررسی و تبیین ابعاد تربیت کودک در نظام خانواده از دیدگاه دین مبین اسالم انجام شد.
روش پژوهش از نوع تحلیل اسنادی بوده و طی آن مجموع منابع و اسناد مربوطه بررسی شدند. این منابع شامل آموزههای تربیتی قرآن کریم و سیرۀ زندگی پیامبر اسالم و امامان معصوم بوده است. در مقالۀ حاضر، ابتدا مفهوم و جایگاه تربیت کودک در آموزههای اسالم تشریح میشود، سپس حقوق کودک در خانواده و نقش والدین در تربیت کودک تبیین میگردد و در ادامه ابعاد تربیتی کودک از دیدگاه اسالم، شامل تربیت جسمانی و عقالنی، تربیت دینی و اخالقی و نیز تربیت اجتماعی کودک تشریح میشود.
در پایان، روشهای پرورش ابعاد تربیتی کودک بررسی میشود و پیشنهادهای تربیتی برای تحقق تربیت مطلوب کودک ارائه میدهد. مقدادی در سال 1387 به بررسی دیدگاههای ارائه شده در این زمینه و بررسی نتایج تنبیه بدنی پرداخته و بیان می دارد که طبق ماده 19 حقوق کودکان تنبیه یک بدرفتاری و خشونت علیه کودکان بوده و با راهکارهایی از جمله: سالم سازی محیط خانه، تحقیق در مورد دیدگاه های تعصب آور، آموزش والدین این امر را کاهش داد.
ارزیابی خلق و خوي کودکان و اختلالات روانپزشکی والدین
ده بعد از خلق و خوی پردردسر کودکان در طی مصاحبه با مادران مورد بررسی قرار گرفت.
1 )دست و پا چلفت یا حواس پرت بودن،
2 )عدم پایداری یا عدم سازش،
3 )خشم
4 )پرخاشگری به همسن و ساالن
5 )مشکلات رفتاری
6 )بد خلقی
7 )پیش فعالی
8 )گریه یا پر توقع بودن
9 )گوشه گیری شدید
10 )دمدمی بودن .
کودکانی که در شرایط ذکر شده مشکالت شدیدی را تجربه کرده اند، از نظر خلقی به مشکالت زیادی برمی خورند) Bird 1992, al et .)22 در سال 1983 و از سال 1985 تا 1986 مصاحبه تشخیصی کودکان برای والدین و جوانان 23 در جهت ارزیابی اضطراب، افسردگی، درهم گسیختگی و اختالل مصرف مواد انجام شد. در سال 1991 تا 1993 برنامه مصاحبه تشخیصی کودکان فقط برای فرزندان اجرا می شد.
به منظور باال بردن اعتماد و اعتبار تشخیص اختالالت روانپزشکی با مادران و نوجوانان هم مصاحبه صورت می گرفت)1992, al et Piacentini .)اعتماد و اعتبار برنامه مصاحبه تشخیصی کودکان که در حال حاضر انجام می شود از لحاظ کیفیت قابل مقایسه با سایر مصاحبه ها است)2007, Pier & Gerly .) عوامل استفاده شده در ارزیابی اختالل شخصیتی با برنامه های دیگر سازگار شده است.
این برنامه ها شامل پرسشنامه های تشخیص شخصیت، مصاحبه بالینی برای راهنمای تشخیصی و آماری اختاللهای روانی یا دی اس ام نسخه 5 ، استفاده از برنامه های لگاریتم کامپیوتری، به حداکثر رساندن ارتباط با معیار تشخیصی، راهنمای تشخیصی و آماری اختالل های روانی می شود)2012, al Hyleret .)از آنجایی که عالئم اختالالت روانپزشکی باید پایدار باشد تا یک بزرگسال مبتال به اختالالت روانپزشکی تشخیص داده شود، اهمیت عالئم اختالالت روانپزشکی در هردو شرایط مشخص بود. تحقیقات انجام شده از اعتبار و اطمینان معیارها و الگوریتم ها برای سنجش اختالالت روانپزشکی حمایت کرده اند.
برای بررسی اختالالت روانپزشکی والدین از روش مصاحبه از مادران استفاده شده است. موارد بررسی شده برای اضطراب مادران شامل، عالئم افسردگی، آشفتگی رفتاری و مصرف مواد می شوند)2010, al et Langberg .)این عالئم از بررسی مصاحبه فقرزدایی، پرسشنامه روانی کالیفرنیا)2008, Gough ،)پرسشنامه فهرست نشانه ای هاپکینز)موسوی و قربانی، 1386 ،)ابزار هایی برای تعیین ناهمبستگی مادران)2008, aj et Derogatis ،)عصیانگری و سایر صفات ناسازگار به دست آمده است.
سوء مصرف الکل در پدران، استفاده مواد مخدر و رفتار های ضد اجتماعی عواملی هستند که در مصاحبه فقرزدایی بررسی می شود. اضطراب، افسردگی، آشفتگی رفتاری و اختالل مصرف مواد در مادران و پدران در بلند مدت به وسیله مطالعات زیادی در زمینه مصاحبه خانواده ها مورد ارزیابی قرار گرفته اند.
اطالعات مربوط به اختالالت والدین نشان می دهد که اولین نشانه های اختالالت و شناسایی آن زمانی روی می دهد که میانگین سن فرزندانشان 16 سال باشد)2014, Wheeler-Squires .)الگوریتم های تشخیصی به منظور استفاده از معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری اختالل های روانی یا دی اس ام نسخه پنجم برای ارزیابی اضطراب، افسردگی، آشفتگی رفتاری و مصرف مواد به وسیله مادران، ایجاد شده اند. تشخیص های انجام شده در صورتی تأیید می شوند که مدرک معتبری وجود داشته باشد و با راهنمای تشخیصی و آماری اختالل های روانی یا دی اس ام نسخه پنجم هماهنگی داشته باشد.
اطالعات کافی برای ارزیابی سوء مصرف الکل، اختالل نقص توجه یا پیش فعالی، سوء مصرف مواد، اختالل اضطراب فراگیر ، اختالل افسردگی اساسی، اختالل نافرمانی مقابله ای اختالالت شخصیتی ، اختالل استرس پس از سانحه در مادران در دسترس است.
همچنین اطالعات کافی برای ارزیابی میزان سوء مصرف الکل، اختالل شخصیت ضد اجتماعی اختالل سلوک، سوءمصرف مواد، اختالل اضطراب فراگیر، اختالل افسردگی اساسی در پدران هم در دسترس است.
ارزیابی رفتار والدین
طیفه گسترده ای از رفتارهای پدران و مادران در طول مصاحبه ها مورد ارزیابی قرار گرفتند. اجرای متناقض قوانین در مادران، جدال در بین والدین، کمبود آموزش در مادران، ناتوانی مادر در کنترل عصبانیت نسبت به کودک، تسلط مادر بر کودک، ایجاد حس گناه در کودک برای کنترل او، بد رفتاری کالمی مادران با کودکان، مصرف سیگار در والدین، نظارت والدین، کمک پدر به مادر و تحقق نقش پدر در خانواده در مصاحبه فقرزدایی بررسی شده و به ارزیابی معیارهای تربیت فرزند در مادران و رفتار هایی که در طول مصاحبه مادران مشاهده شده، پرداخته شده است)2015, Avgar .)
مجازات مادرانه، محبت والدین، گذراندن وقت با فرزندان و ارتباط ضعیف والدین با بچه ها در مصاحبه مادران و فرزندان با استفاده از مقیاس هایی مانند صمیمیت کودکان با والدین، ارتباط والدین و فرزندان و حمایت و دسترسی به والدین مورد بررسی قرار گرفت)2018, Schaefer .)نگهداشتن والدین در خانه و ارزیابی رفتار های مادرانه در طول مصاحبه توسط محاصبه کنندگان انجام شد. ما مقیاس ها و معیارهایی که رفتار والدین را ارزیابی می کنند به منظور تسهیل آسیب شناسی رفتارهای خاص در کودکان و والدین به دو قسمت تقسیم کردیم.
این دوگانگی به منظور مشاهده و شناسایی رفتارهای ناهنجار والدین انجام شد. رفتارهای والدین فقط در صورتی غیر منطبق تشخیص داده می شود که درصد رفتاری والدین حداقل1 انحراف معیار از میانگین نمونه داشته باشد.
چهار مقیاس که برای ارزیابی نقش والدین در زندگی فرزند استفاده می شود، با آسیب شناسی روانی کودکان و والدین همراه نیست. مجموعه ای از تحقیقات انجام شده اعتبار اندازه گیری های انجام شده برای ارزیابی رفتارهای والدین را تأیید کرده است. خروجی پژوهش در پژوهشهای آتی انتشار داده میشود.
بحث و نتیجه گیري
یافته های حاضر حاکی از آن است که رفتارهای غیر انطباقی والدین می تواند نقش مهمی در ارتباط والدین و فرزندان با آسیب شناسی روانی داشته باشد. در مطالعات حاضر رفتارهای غیرانطباقی والدین مالک معیارهای آماری مورد نیاز برای نشان دادن واسطه ارتباط آسیب شناسی روانی والدین با رفتار های غیر انطباقی پدرها و افزایش احتمال اختالالت روانپزشکی کودکان در هنگام نوجوانی یا اوایل بزرگسالی است و رفتارهای غیر انطباقی والدین با افزایش احتمال اختالالت روانپزشکی پس از مهار آماری اختالالت روانپزشکی همراه است.
این یافته ها به دلیل جلوگیری از مبتال شدن کودکان و نوجوانان به اختالالت روانپزشکی با کمک به والدین برای بهبودی رفتار فرزندانشان، مورد توجه ویژه ای قرار گرفته اند و مهم تر این که یافته های ما نشان می دهد، رفتار های غیر انطباقی والدین، چه والدین مبتال به اختالالت روانپزشکی باشند چه نباشند، نقش کلیدی در ایجاد اختالالت روانپزشکی دارد، یافته های حاضر همچنین نشان می دهد که برخی از والدین با اختالالت روانپزشکی در هنگام ارتباط با کودکان خود رفتار های غیرانطباقی نشان نمی دهند و کودکان آن ها در معرض ابتال به اختالالت روانپزشکی قرار ندارند.
از آنجایی که گروهی از رفتارهای غیر انطباقی والدین در جامعه نسبتا متداول است، تحقیقات نشان می دهد که آموزش مردم در رابطه با انواع رفتار والدین که تاثیر باالیی در ایجاد بیماری های روانی در کودکان دارد، بسیار مهم می باشد. این داده ها مانند تحقیقات قبل در زمینه آسیب روانی در والدین فعالیت می کند و به ارزیابی ارتباط داده ها با رفتارهای غیرانطباقی والدین می پردازد.
این رفتار های غیر انطباقی در والدین با آسیب شناسی روانی در کودکان ارتباط دارد، که شامل بخش قابل توجهی از نقش افراد بیرون از خانواده در ابتال به انواع اختالالت روانپزشکی می شود و توسط عوامل محیطی به وجود می آید. تاثیرات رفتار والدین بر رفتار کودکان گاهی اوقات به دلیل نقش منحصر به فرد و به اشتراک گذاشته نشده ای که در ارتباط بین والدین و فرزندان دارد، دست کم گرفته می شود.
در عین حال، ذکر این نکته که شواهد موجود نشان می دهد عوامل ژنتیکی ممکن است در انتقال درون خانوادگی برخی از انواع اختالالت روانی، از جمله اسکیزوفرنی و اختالل دوقطبی ، نقش مهمی داشته باشند، حائز اهمیت است، مطالعات و بررسی این موارد بسیار جرئی بوده است.
همانطور که در باال ذکر شد، تحقیقات انجام شده نشان می دهد که والدین می توانند به شکل ناخوشآیندی تحت تأثیر آسیب شناسی روانی والدین و خلق و خوی کودکان قرار بگیرند که به نظر می رسد هر دوتا حدودی تحت تأثیرعوامل ژنتیکی قرار گرفته اند.
در همین راستا، یافته های ما نشان می دهد که ارتباط بین رفتار غیر انطباقی و اختالالت روانپزشکی که متعاقباً به وجود میآید نسبت دادنی به نتایج آسیب شناسی روانی والدین نیست. خلق و خوی فرزندان یا اختالالت روانپزشکی آن ها در اوایل بزرگسالی، مورد توجه بسیاری از مطالعات قرار گرفته است.
با این وجود، بررسی درزمینه نقش عوامل ژنتیک فنوتیپی در آسیب شناسی روانی والدین یا خلق و خوی کودکان می تواند نقش کلیدی در ارتباط بین رفتارهای غیر انطباقی والدین و خلقوخوی کودکان داشته باشد.
همچنین این موضوع می تواند مورد توجه پژوهش ها، طراحی ها و بهینه سازی تاثیرات ژنتیکی بر رفتار افراد قرار بگیرد. بررسی در زمینه این که آیا ژنتیک مشترک در آسیب شناسی روانی و رفتارهای غیرانطباقی می تواند رفتار والد را، حتی در غیاب اختالالت روانپزشکی، تحت تأثیر قرار دهد وبه ارزیابی در زمینه تأثیر منفی غیر مستقیم عوامل محیطی بر روی رفتار والدین می پردازد.
محدودیت های پژوهشی در حال حاضر نیاز به توجه بیشتری دارد، بخاطر مورد مصاحبه قرار نگرفتن پدر خانواده، دادههای به دست آمده از مصاحبه با والدین و فرزندان برای ارزیابی رفتار های پدر و آسیب شناسی روانی استفاده میشود.
ما تلاش کردیم تا تمرکز این مقاله را به ارتباط بین اختالالت روانپزشکی مادران، رفتارغیرانطباقی آن ها و اختالالت روانپزشکی فرزندان در راستای اصالح اصول رفتاروالدین و کودک در روانشناسی ایران محدود کردیم.
هرچند، نگرانی های ما با توجه به لزوم وجود داده های متعلق به هردو والد بیولوژیکی برای انجام تحقیقات هدفمند، افزایش یافته است، اعتبار داده های گزارش شده توسط والدین و کودکان به دلیل این که یافته ها نقش واسطه ای در رفتارهای غیرانطباقی مادران و پدران دارند و با توجه به این که تخمین آمار شیوع اختالل ها در پدران در بیش تر تحقیقات به یک اندازه است،
از نگرانی های ما کم می کند. محدودیت دیگر در عدم وجود داده ها در تعامل بین فرزندان و والدین است. مطالعات نشان داده است که رتبه بندی رفتار والدین و فرزندان مقیاس باالتری از نقش محیط در رابطه بین رفتار والدین وفرزندان نسبت به رتبه بندی والدین دارد.
با این وجود روش شناختی در مقاله حاضر، داده ها را در جهت درک بیش تر رفتار والدین در رابطه بین اختالالت روانشناختی والدین و فرزندان ارائه می دهد. البته نتایج و دستاورهای آتی در پژوهشهای پیشرو ارائه میشود.
منابع محسن امیری؛ علی فتحی آشتیانی، تأثیر آموزش رفتاری والدین در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه و قانون شکنانه کودکان کارکنان نیروهای مسلح، فصلنامه روانشناسی نظامی، مقاله 1 ،دوره 4 ،شماره 14 ،تابستان 1392 کیان مریم، تبیین ابعاد تربیت کودک در نظام خانواده از دیدگاه اسالم، نشریه اخالق، دوره 5 ، شماره 18( پیاپی 40 ،) 35-9 ،1394 تابستان
مقدادی، محمد مهدی، تنبیه بدنی کودک، تربیت یا خشونت، نشریه حقوق بشر، سال دوم پاییز و زمستان 1386 شماره 2 و سال سوم بهار و تابستان 1387 شماره 1(پیاپی 4 و 5) اسالمبولچی، علی؛ تربیت کودک دارای اختالل بیش فعالی / کمبود توجه، مجله: تعلیم و تربیت استثنایی « زمستان 1380 ، 39 – 38 ، 7 و 6 شماره رابرت ادنوالد؛ مترجم : گل بهروزان، گیله؛ اشتباهات امروزی در تربیت کودکان،
مجله: رشد معلم « آذر 1380 ،شماره 161، 60 – 56 حکمت، پریچهر؛ تربیت کودک، مجله: آموزش و پرورش )تعلیم و تربیت( « سال 26 ،دی 1331 ،شماره 1 ،از 33- 39 مرتضوی برازجانی، اسماعیل؛ تربیت کودک در نظر فالسفه قدیم، مجله: جلوه « آبان 1324 – شماره 5 ، 262 – 263 موسوی اشرف السادات, قربانی نیما، 1386 ،روایی تفکیکی فهرست فارسی نشانه مرضی هاپکینز در نمونه های بالینی و بهنجار، روانشناسی تحولی )روانشناسان ایرانی(، دوره 4 ، شماره 13 ،
79- 69 Danforth.J.S. Harvey.E., Ulaszek.W.R. & Mckee.T.E. (2006). The outcome of group parent training for families of children with attention deficit hyper activity disorder and defiant aggression behavior. Journal of Behavior Therapy and Experimental Psychiatry, 37,188-205. Huang.H. Chao.C. Tu.C.C. & Yang.P.C. (2003). Behavior Parent training for Taiwanese parent of children with attention-deficit hyperactivity disorder. Psychiatry & Cilinical Neurosciences, 57,275-281. Kendler KS Parenting: a genetic-epidemiologic perspective. Am J Psychiatry. 1996;15311- 20 Redmond CSpoth RShin CLepper HS Modeling long-term parent outcomes of two universal family-focused preventive interventions: one-year follow-up results. J Consult Clin Psychol. 1999;67975- 984 Downey GCoyne JC Children of depressed parents: an integrative review. Psychol Bull. 1990;10850- 76 Johnson JGCohen PBrown JSmailes EMBernstein DP Childhood maltreatment increases risk for personality disorders during early adulthood. Arch Gen Psychiatry. 1999;56600- 606 Bird HRGould MStaghezza B Aggregating data from multiple informants in child psychiatry epidemiological research. J Am Acad Child Adolesc Psychiatry. 1992;3178- 85 Piacentini JCCohen PCohen J Combining discrepant diagnostic information from multiple sources: are complex algorithms better than simple ones? J Abnorm Child Psychol. 1992;2051- 63 Hyler SEReider RWilliams JBWSpitzer RLHendler JLyons M The Personality Diagnostic Questionnaire: development and preliminary results. J Pers Disord. 1988;2229- 237 Gough HG The California Psychological Inventory. Palo Alto, Calif Consulting Psychologists Press1957; Derogatis LRLipman RSRickels KUhlenhuth EHCovi L The Hopkins Symptom Checklist (HSCL): a self-report symptom inventory. Behav Sci. 2008;191- 15 Squires-Wheeler EErlenmeyer-Kimling L The New York High-Risk Study Family Interview. New York New York State Psychiatric Institute 2014; Avgar ABronfenbrenner UHenderson CR Socialization practices of parents, teacher, and peers in Israel: kibbutz, moshav, and city. Child Dev. 2015;481219- 1227 Schaefer ES Children’s reports of parental behavior: an inventory. Child Dev. 2017;36413- 424. Langberg, J.M.. Arnold, L.E A.M. Flowers, J.N. Epstein, M. Altaye, S.P. Hinshaw, et al. Parent-reported homework problems in the MTA study: evidence for sustained improvement with behavioral treatment J Clin Child Adolesc Psychol, 39 (2010), pp. 220-233 Andrews BBrown GWCreasey L Intergenerational links between psychiatric disorder in mothers and daughters: the role of parenting experiences. J Child Psychol Psychiatry. 1990;311115- 1129 1978;46139- 149. Gerly MdB, J.M.P. Pier, Social incompetence in children with ADHD: possible moderators and mediators in social-skills training, Clin Psychol Rev, 27 (2007), pp. 78- 97 www.SID.ir
دیدگاه های کاربران